در این تایپیک نگاهی خواهیم داشت به بازتاب های اندیشه های فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی و فلسفه جهانی اُرُدیسم در کشور نروژ
آنچه در پی می آید از کانال تلگرامی اُرُدیست نوشت برداشت شده است :
https://t.me/orodistnote
آنچه در پی می آید از کانال تلگرامی اُرُدیست نوشت برداشت شده است :
https://t.me/orodistnote
In this typic we will look at the reflections of the ideas of The Philosopher Hakim Orod Bozorg Khorasani and the world philosophy of Orodism in The philosophy of Orodism in Norway.
The following is taken from the Orodistnote Telegram channel:
https://t.me/orodistnote
: استاد فرزانه شیدا (ادیب و سراینده مشهور ایرانی مقیم کشور نروژ و نویسنده کتاب یازده جلدی بُعد سوم آرمان نامه فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ )
استاد فرزانه شیدا می نویسد:
- چیزی که انسان نیازمند آن در طول راه سفر عمر خویش است و در درون « خویش» خود همواره در این باور زندگی میکند که امید و آرزو را می توان رنگی از حقیقت داد و بر اساس خواسته های زندگی خود گام برمی دارد و در راه سرنوشت انسان می بایست فانوس وچراغی از سخنان *ارد بزرگ ,این عالم بزرگ اندیشه را در سیاهی های دنیای ناشناخته ای که به شناخت آن نیازمندیم به همراه داشته باشد وحتی کلمه به کلمه ی آنرا به خاطر و دل بسپارد و هر کجا در جائی و منطقه ای از زندگی دچار سستی و نا امیدی شد به مرور دوباره ی افکار و ایده های حکیم ارد بزرگ بنشیند چرا که تمامی این جملات طلائی و این پندهای زّرین به «معرفت انسانی »در میدان خرد یک به یک , جنبه علمی و کاربردی ثابت شده ای را در علوم پایه زندگی داراست و بر این اساس می توان «*حکیم ارد بزرگ را اسطوره راه و اندیشه » نامید.
شعر «اُرُد بزرگ» از استاد فرزانه شیدا :
دراین دنیای وانفسا
گهی ویران گهی شیدا
گهی آواره ی دهری
گهی جا مانده در دنیا
رهم تاریک و گه خاموش
نه گرمی های یک آغوش
چه افسرده رهی رفتم
به قلبی خسته و مدهوش
نه نوری در ره تارم
نه شمعی در شب زارم
نه مهری تا که جان گیرد
درآن قلب ِ گرفتارم
دراین ره وه چه بیهوده
نه دلخوش یا که آسوده
رهی رفتم , بسی گُمره
به دل صد غصه آلوده
بناگه نور رخشانی
توگوئی در زمستانی
بدل گرمیِ بودن داد
به دل زآن درد و ویرانی
از او بس پرس وجو کردم
ز او دل زیرورو کردم
به عشقی با کلام او
به" شیدائی "چه خو کردم
کلامش آسمانی بود
چو اکسیر جوانی بود
به نامش " زندگانی " بود
و " نام او جهانی" بود
سخن از "مرد " دوران است
چو فکرش مایه ی جان است
میان هرکلام او
تو گوئی راز پنهان است
در این دنیا دراین برزن
ز نام "او" بگو با من
بخوان" اندیشه ی" او را
به عشق دل, ز جان و تن
بگو: " ارد بزرگ " ما
چه می گوید در این دنیا
"کلامِ او" چو آئین است
سخن در هر سخن گویا
سخن؛ حرفِ منو ما نیست
سخن ,از رنجِ فردا نیست
سخن," اندیشه ای ناب "است
چنین "اندیشه "هرجا نیست
کلامش روح جاویدان
وجودش مظهر ایمان
خدای فکر و اندیشه
به نام " اُرد" این ایران
کلامش روح هر شادی
به ویرانی چو" آبادی"
بخوان در هر کلام او
پیام سرخ "آزادی"
#بازتاب_فلسفه_اردیسم_در_نروژ
#شعر_و_دلنوشته_پیرامون_فلسفه_اردیسم
استاد فرزانه شیدا می نویسد:
- چیزی که انسان نیازمند آن در طول راه سفر عمر خویش است و در درون « خویش» خود همواره در این باور زندگی میکند که امید و آرزو را می توان رنگی از حقیقت داد و بر اساس خواسته های زندگی خود گام برمی دارد و در راه سرنوشت انسان می بایست فانوس وچراغی از سخنان *ارد بزرگ ,این عالم بزرگ اندیشه را در سیاهی های دنیای ناشناخته ای که به شناخت آن نیازمندیم به همراه داشته باشد وحتی کلمه به کلمه ی آنرا به خاطر و دل بسپارد و هر کجا در جائی و منطقه ای از زندگی دچار سستی و نا امیدی شد به مرور دوباره ی افکار و ایده های حکیم ارد بزرگ بنشیند چرا که تمامی این جملات طلائی و این پندهای زّرین به «معرفت انسانی »در میدان خرد یک به یک , جنبه علمی و کاربردی ثابت شده ای را در علوم پایه زندگی داراست و بر این اساس می توان «*حکیم ارد بزرگ را اسطوره راه و اندیشه » نامید.
شعر «اُرُد بزرگ» از استاد فرزانه شیدا :
دراین دنیای وانفسا
گهی ویران گهی شیدا
گهی آواره ی دهری
گهی جا مانده در دنیا
رهم تاریک و گه خاموش
نه گرمی های یک آغوش
چه افسرده رهی رفتم
به قلبی خسته و مدهوش
نه نوری در ره تارم
نه شمعی در شب زارم
نه مهری تا که جان گیرد
درآن قلب ِ گرفتارم
دراین ره وه چه بیهوده
نه دلخوش یا که آسوده
رهی رفتم , بسی گُمره
به دل صد غصه آلوده
بناگه نور رخشانی
توگوئی در زمستانی
بدل گرمیِ بودن داد
به دل زآن درد و ویرانی
از او بس پرس وجو کردم
ز او دل زیرورو کردم
به عشقی با کلام او
به" شیدائی "چه خو کردم
کلامش آسمانی بود
چو اکسیر جوانی بود
به نامش " زندگانی " بود
و " نام او جهانی" بود
سخن از "مرد " دوران است
چو فکرش مایه ی جان است
میان هرکلام او
تو گوئی راز پنهان است
در این دنیا دراین برزن
ز نام "او" بگو با من
بخوان" اندیشه ی" او را
به عشق دل, ز جان و تن
بگو: " ارد بزرگ " ما
چه می گوید در این دنیا
"کلامِ او" چو آئین است
سخن در هر سخن گویا
سخن؛ حرفِ منو ما نیست
سخن ,از رنجِ فردا نیست
سخن," اندیشه ای ناب "است
چنین "اندیشه "هرجا نیست
کلامش روح جاویدان
وجودش مظهر ایمان
خدای فکر و اندیشه
به نام " اُرد" این ایران
کلامش روح هر شادی
به ویرانی چو" آبادی"
بخوان در هر کلام او
پیام سرخ "آزادی"
#بازتاب_فلسفه_اردیسم_در_نروژ
#شعر_و_دلنوشته_پیرامون_فلسفه_اردیسم